ترامپ به خوبی نشان داده است که مبانی و اصول دیگری را برای حکمرانی ملی یا جایگاه جهانی امریکا در دستور کار دارد و قواعد و سازوکارهای گذشته در نظامهای منطقهای و بینالمللی را کنار زده است. مهمترین عنصر برای ترامپ، رفتار چپاولگرانه با دیگران است و این دیگران، شامل دوستان سنتی امریکا هم میشود.
دلیلش است که امریکا با قوانین و ابزارها و قواعد گذشته، نه تنها نمیتواند کاستیها و ناتوانیهای خود را در عرصههای اقتصادی در رقابت با قدرتهای جهانی و به ویژه چین و دیگر رقبا جبران کند، بلکه باید برای یک افول و سقوط بزرگ اقتصادی و بقیه عناصر قدرت خود آماده باشد. خانهتکانیهای دولت ترامپ در همه ساختارهای پرهزینه در داخل یا کنار گذاشتن تمامی شعارها و معیارهای امنیت جهانی و امنیت دوستان و همپیمانان، دموکراسیسازی در جهان و پلیس جهانی بودن، تکیه بر کسب درآمد به هر قیمت و یا به هر روشی، از جمله چارچوبهای حکمرانی ترامپ است.
ترامپ در تعامل با قدرتها یا رقبا، با روشهای محتاط و کمهزینه و برخلاف سیاستهای پرریسک و پرهزینه قبلی، به دنبال فرسایش آنهاست که در شعار تعرفهها و احتمالاً ناامنسازی شبکه بازرگانی و تجاری این قدرتها است. اگرچه با روسیه سخن میگوید، ولی از «نرد صلح» و پایان جنگ در اوکراین مهمترین خواستهاش این است که روابط روسیه با چین به حداقل برسد. درمورد چین نیز به جز تدابیر ایذایی و محدود کننده، بهتدریج تنگه مالاکا را در مسیر تجارت دریایی چین ناامن خواهد کرد و دزدان دریایی سومالی را در آنجا شبیهسازی میکند. برای تغییر معادله قدرت در غرب آسیا و جان دادن به رژیم صهیونی بحران زده، باید ایران را مهار نماید و تحت فشار قرار دهد. مارکو روبیو، وزیر خارجه ترامپ گفته معافیت پرداخت بهای خرید برق عراق از ایران یا واردات گاز را تمدید نکرده و به دنبال این رویکرد هستند که اجازه هیچ کمک یا منبع مالی و اقتصادی به ایران را نخواهند داد. ترامپ نیز عربده تهدید را تکرار کرده و وزیر دارایی امریکا اعلام نموده، بخش نفت و قابلیتهای پهپادی ایران را تعطیل خواهند کرد. بدین منظور کنگره و دولت امریکا به دنبال بررسی قانونی هستند که اجازه بازرسی کشتیهای نفتی ایران را توسط امریکا بدهد و با توقیف آنها، در روند درآمدهای نفتی و فروش نفت ایران اختلال ایجاد نمایند و خریدارهای نفتی ایران را از ادامه همکاری منصرف نمایند. در پاسخ به سیاستهای ترامپ، از سوی دولت و مجلس ایران، تکرار قانون تقابل و مشابه آن چیزی که در مسائل هستهای تدوین شده است، باید در دستور کار قرار گیرد. به طوری که برای اختلال در بازرگانی امریکا تردد هرگونه کشتی نفتی یا کشتیهای حامل کالای امریکایی در آبراههای پیرامونی ممنوع شود. منطق رفتاری ترامپ که با عربده و ارعاب به دنبال غارت و چپاول کشورهاست، تنها با هزینهمند کردن رویکرد و سیاستهای ترامپ امکانپذیر است و ترامپ به محض مشاهده خسارت و موانع و مشکلات فرسایشدهنده، تغییر مسیر و برنامه میدهد. این رویکرد با پشتوانه قانونی از سوی دولت و مجلس شورای اسلامی ایران، باید با دیگر کشورهای هدف از سوی امریکا، به رایزنی و بحث گذاشته شده و شبکه و ائتلافی همسو را برای به خسارت نشاندن سیاستهای دیوانهوار ترامپ، که به چپاولگری جهانی متکی است، شکل دهیم.
اگر کشورهای استعماری اروپایی نیز با امریکای ترامپ و علیه ایران همکاری کنند، باید ذیل همین قانون، مجازات شده و خسارتها را بپذیرند. هرگونه تعرض و دستاندازی به شبکه کشتیرانی ایران از سوی ترامپ و همکاران وی، باید به هزینه و خسارات مشابه و بازدارنده تبدیل شده و به دوران فشار یکسویه به ایران پایان دهیم.